پنجره

وقتی هوای نفس کشیدن کم است پنجره را کمی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاز تر می گذاری، اما وای به حال وقتی که نفس پنجره گرفته باشد.

هلاک شدند.

چند تن از بنی اسراییل بعد از آنکه موسی عصایش را اژدها کرد و نیل را شکافت باز هم ایمان نیاوردند و گفتند می خواهیم خدای تو را به چشم ببینیم، موسی همگی آن ها را بر کوهی جمع کرد و خواسته ان ها را به خدا بازگفت، خدا بر کوهی تجلی کرد و کوه از هم پاشید و از هیبت این اتفاق جملگی آن افراد بی آنکه فرصت کنند به خدایشان ایمان بیاورند...

ملت ما برای خربزه انقلاب نکرده است!

این عکس را یادتان باشد، به انتخابات نزدیک می شویم، از این شعار ها زیاد خواهید شنید. فقط مراقب هندوانه های نارس کاندیداها باشید که با این شعار ها به شما قالب نکنند.

دید استراتژیک زنبوری

                                                 پنجره کلاس ما

سر کلاس نشسته بودم، پشت پنجره بزرگ کلاس زنبوری حدود یک ساعت و نیم خودش را به شیشه می کوبید تا از کلاس بیرون رود. در حالی که قسمت باز پنجره فقط 15 سانتیمتر پایین تر بود.

گاهی وقت ها باید چند دقیقه توقف کرد، یک نفس عمیق کشید و از کمی بالاتر و دورتر همه چیز را دوباره نگاه کرد، ممکن است گاهی با راه حل درست، کمتر از یک وجب فاصله داشته باشیم.


پانوشت:

این زنبور طفلک اون قدر خودشو به پنجره کوبید تا دوباره ذوق بلاگ نویسی منو بیدار کرد، خیلی دلم تنگ شده بود واسه اینجا.